اجازه هست که عشقتو،توکوچه هادادبزنم؟
روپشت بوم خونه هااسمتوفریادبزنم؟
اجازه هست که هرنفس ترانه بارونت کنم؟
ماه وستاره روبازم فدای چشمونت کنم؟
اجازه هست که خنده هات قلبموازجابکنه؟
بهت بگم عاشقتم،دوست دارم یه عالمه
اجازه هست نگاهتو،توخاطرم قاب بکنم؟
چشمی که بدخواهمونه،به خاطرت خواب بکنم؟
اجازه فریادبزنم:توقلبمی تابه ابد؟
بدون اگه رسوابشم به خاطرت خوبه،نه بد!
اجازه هست دریاباشم،کویرروپیمونه کنم؟
توصدف دلم بشی،من تودلت خونه کنم؟
اجازه هست....؟؟
نگو من بد بودم
منو از یاد نبر
بذار خودم به همه بگم تو فریاد نزن
باید فراموشت کنم اینو خوب میدونم
این ترانم مال تو که من خوب می خونم
خوب میدونم تو اون آدم سابق نیستی
من تو رو خیلی می خوام و تو صادق نیستی
حرف بزن تو که آدمی ساکت نیستی
د بگو بگو تو آدم سابق نیستی
آسمان را بنگر ، که هنوز، بعد صدها شب و روز
مثل آن روز نخست
گرم وآبي و پر از مهر ، به ما مي خندد !
يا زميني را که، دلش ازسردي شب هاي خزان
نه شکست و نه گرفت !
بلکه از عاطفه لبريز شد و
نفسي از سر اميد کشيد
مجرد ها، شعر زير از ايرج ميرزا را بخوانيد و نگيد که همه لال بودند
زن گرفتم شدم اي دوست به دام زن اسير … من گرفتم تو نگير
چه اسيري که ز دنيا شده ام يکسره سير … من گرفتم تو نگير
خداحافظ همیشه بهتر از من همیشه یا که هر جا سر تر از من
تو چشمات بهترین بودم تو دنیا نمی دیدی اگر چه کمتر از من
خداحافظ که رفتم بی بهونه از این خونه دلم بد جوری خونه
یه روزی فقط دستای تو بود تو دستم
ولی حالا حسابی وا نمیکنم روت اصلا
فکر میکردم میدونی نباشی دیوونه میشم
ای دل دیوانه بشنو این مرام زندگیست
او که گریان کرد چشمی را نصیبش خنده نیست
وصف گل رویان شنیدی پا ز سر نشناختی
عیش نا اهلان گزیدی تا گل خود باختی